.
اطلاعات کاربری
درباره ما
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

پایگاه حامیان مشاور تحقیق و توسعه // مجموعه انسان گناهکار به مناسبت ماه مبارک رمضان منتشر شد. این مجموعه در قطعات کوتاه و بلند از سروده های دکتر حجت بقایی است. در این مطلب قطعه گناه را منتشر می نماییم.

گناه

نمی دانم از کجا گناه آمد
ذات بشر گر خدایی بود
پس گناه از کجا آمد
قامت آدمی را آلود
وسوسه دیگر کدام سو بود
این گناه و آن وسوسه یعنی
ارزش نوع بشر را خراب کردند
عاقبت دنیا برای آدم
این گناهها سراب کردند
ارزش چشمها سوزاندند
در سینه ها آه پر کردند
قلبها به گناه انداختند
بین آدمیان راحت
اختلاف و جدایی انداختند
- - -
حجت بقایی



:: برچسب‌ها: شعر گناه , مجموعه شعر , انسان گناهکار , شعر فارسی , شاعر ایرانی , ,
:: بازدید از این مطلب : 223
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : چهار شنبه 6 فروردين 1404
.

دم افطار که شد

همه یک جا رفتند

هر کسی با دگری

سر سفره غذا بنشستند

ومنم در آن حال

لقمه نانی فراهم کردم

حال گدای در خالق داشتم

ناگهان حس کردم

نفسی بود کنار قلبم

دل من آرام بود

جان خستم

سرحال و شاداب

گفت بر من

صدای همره من

او که صد بار مرا

راه نشانم داده

گفت : با آرامش

لذت لحظه افطار ببر

من و نفست برویم

لحظه ای با او باش

در سکوت و آرام

حس سلطان زمینی داشتم

لحظه سنگینی بود

خالقم بود کنارم انگار

و منم

سفره یک رنگ خودم گستردم

ذکر گفتم کوتاه

و دعایی کردم 

بعد آرام آرام

روزه خود وا کردم

بعد افطار برای چایی

رفتم و برگشتم

یک نفر گفت

که میهمان رفته

حس من گفت

که خالق با من

از ازل تاابد

هست همراهم

و منم تنها با یک چایی

رفتم و

پنجره را وا کردم

آسمان ابری بود

ولی دل

پرده ابر زد کنار

شکر کردم خدا

لحظه افطار

کنارم بوده

شادی و شورو شعف

از دل من بر صورت

آنچنان بود که دگر

انگاری ضعف نخوردن

شده دور از بدنم

پا شدم رفتم و

با ذکر به لب

مسجدی یافتم و

خلوت خود در مسجد

سر کردم

- -

حجت بقایی 

13/12/1403

از مجموعه : افطار گدا و خدا

مببع : نشریه ادبی انوشا



:: برچسب‌ها: افطار گدا و خدا , شعر سپید , شعر نو , شعر فارسی , ادبیات , شاعر ایرانی , ,
:: بازدید از این مطلب : 30
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : شاگرد استاد
ت : چهار شنبه 15 اسفند 1403
.

زلفت شب قدره

صورت همچو نوروز 

نوروز زمین است 

روزه همچو ماه است 

تحویل سال شمسی 

هزارو چهارصدو چهار

زمین همره ماه است

من نیز در این حال 

تحویل به روز است

شبش قدر گوهربار

بین شب و روز

بهر دعا من سحر آیم 

گویم به امامم 

آنکس که به نامش 

همه عالم یا علی گفت

تو شیر خدایی 

به کمالت در خیبر بگشایی

تو شمس جهانی 

من خاک نهانم 

تو علم عیانی 

من کودک مکتب 

خورشید دلم باش

دلِ تاریک و سیاهم 

روشن کن و 

نوری به قد من 

تا دیده شوم پیش خدایم 

به کمی من 

ای شمس اگر 

از من بد فکر و گرفتار 

خواهی که شوی دور 

من عجبم نیست 

چون ذات خطاکار خودم 

من بشناسم 

دانم به نگاهت 

همه دردها شود دود 

گفتند بخواه از کرم دوست 

کریم است و ببخشد 

تسکین و دواییست 

چو خورشید به جهانیست

صد گفته شنیدم 

که تو خوب تر از خوب 

من آمده ام

با همه درد و همه آهم 

دانم که تو دریای محبت 

تو بزرگی تو کریمی 

من قطره ام اما 

چو سوی رود شوم 

آب روانم 

به مُلکِ کَرَمَت 

با سفر آیم 

من منتظرم 

یک خبری از تو بیاید 

عید و رمضان با هم 

اخبار خوشت کو 

بر من برسان حال خوشم را 

اینجا همه  

دنبال نجاتند 

گویم به همه از ته جانم 

ناجی تویی و باقی اینان

همه را جز تو هلاک است

-   -   - 

سروده ای از : حجت بقایی 

۱۴۰۳/۱۲/۱۲

 

#شعر_نو

#شعر_فارسی

#رمضان

#بداهه



:: برچسب‌ها: شعر نو , تلاقی سال تحویل و شب قدر , شعر فارسی , شاعر ایرانی , ادبیات , حجت بقایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شاگرد استاد
ت : یک شنبه 12 اسفند 1403
.

من به مکتب آمدم با شاعران همدم شدم

در مسیر شعر من افتادم و

کس ندید افتادگیم

آمدم در جمع ایشان تاکمی صحبت کنم

سالهاست من در مسیر کاتبی افتادم و

کس ندید افتادگیم

دوستان در انجمن کاری ،کارستان می کنند

من به ایشان در مسیر بس گران افتادم و

کس ندید افتادگیم

بهر این فرصت که بر من داده شد

بارها از بهر سجده بر زمین افتادم و

کس ندید افتادگیم

یک خدایی هست ، بهر مشکلات حامی من

آنقدر نعمت به من داد که خاک افتادم و

کس ندید افتادگیم

او به سیبی کرد ما را امتحان

بهر بخشش بارها من زمین افتادم و

کس ندید افتادگیم

یک ندایی گفت : کیست یاری کند خون خدا

سالها من کربلا افتادم و.

کس ندید افتادگیم

یک زمانی عشق را من در خراسان دیدمی

بر زیارت راه را با صد دعا افتادم و

کس ندید افتادگیم

من به عشق یار کردم صد سفر

من برای عشق از چرخ و فلک افتادم و

کس ندید افتادگیم

چشم لیلی دیدم و غوغا شد اندر جان من

من به چشمانش به دام افتادم و

کس ندید افتادگیم

یک زمانی چون پرنده ، می پریدم آسمان

با مسیر اشتباه ، من در قفس افتادم و

کس ندید افتادگیم

چند باری بهر کارای فخور و خوب خود

بهر تشویق مدیران ، روی سن افتادم و

کس ندید افتادگیم

عشق را من پیشه کردم ، من شدم عاشق عشق

من برای عشق در ، صدها خطر افتادم و

کس ندید افتادگیم

 

 

 

حجت بقایی

18/02/1398



:: برچسب‌ها: شعر فارسی , شعر ایرانی , حجت بقایی , ادبیات ایرانی , فارسی , شاعر ایرانی , ,
:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : پنج شنبه 25 بهمن 1403
.
پایگاه حامیان مشاور تحقیق و توسعه // رویای شقایق از مجموعه دفتر شعر شقایق از سروده های حجت بقایی در پایگاه ادبی شعرنو منتشر شد. لطفا با نقد و نظرات خود ما را در بهتر شدنمان همراهی نمایید.
 

یک زمانی در سر هر کوچه ای
در کنار جاده ها
در پس هر خانه ای
هر کجا خاک در کنار آب بود
یک شقایق بود و
بعد هم شقایقها به ما
سر می زدند 

--------------------------------
متن کامل در پایگاه ادبی شعرنو



:: برچسب‌ها: شعرنو , شقایق , رویای شقایق , دفتر شعر , حجت بقایی , شاعر ایرانی , شعر فارسی , ادبیات , ,
:: بازدید از این مطلب : 11
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : چهار شنبه 24 بهمن 1403
.

به گزارش رسانه نو ، ترانه کارگرم در پایگاه ادبی شعر نو منتشر شد.این ترانه سروده حجت بقایی است. و در کارگاه ترانه سروده شده که به همراه دو شعر قدیمی با موضوع پیامبران در هفته جاری در رسانه ها منتشر شد.

#ترانه_کارگر
#شعر_فارسی
#حجت_بقایی
#ترانه_ایرانی
#ادبیات_فارسی
#شاعر_ایرانی
#شعر_نو
#ترانه_کارگرم


https://shereno.com/80473/72468/674548.html



:: برچسب‌ها: ترانه فارسی , ترانه کارگر , ترانه کارگرم , شاعر ایرانی , شعر نو , ترانه , حجت بقایی , ادبیات فارسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 85
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : سه شنبه 15 بهمن 1403
.

پایگاه حامیان مشاور تحقیق و توسعه // دکتر حجت بقایی به مناسبت مبعث دو شعر قدیمی خود را با موضوع پیامبران منتشر کرد.

اسامی اشعار به نامهای ( پیامبران اولوالعزم ) و ( پیامبران عرب ) می باشند. دکتر بقایی در باره این اشعار نوشت.

از این دست نوشته ها در دوران راهنمایی سرکلاس زیاد می خواندم.

آخرین کتاب یادگاری دوران نوجوانی ام را به پسرم دادم (نوشته استاد فائقی) و در لابلای آن دست نوشته های آن دوران بود.

در این جا آرشیو می کنم. تا بعدها خودم دوباره مطالعه کنم . اگر هم کسی استفاده کرد بهتر .

این نوشته ها را فقط سر کلاس می خواندم . و جایی ارائه نکردم . چون از حد همان کلاس هم زیاد بود. ولی برای خودم نوشته های سالهای دورم جذاب است.

برای مطالعه اشعار روی نام اشعار کلیک نمایید.



:: برچسب‌ها: شعر فارسی , حجت بقایی , پیامبران اولوالعزم , پیامبران عرب , شعر پیامبر , شاعر ایرانی , دکتر بقایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : سه شنبه 9 بهمن 1403
.

 

حماسه آفرینی های فرزندان دیار سردار جنگل در جبهه مقاومت ، آنقدر به دل سردارِ دل ها خوش نشست که گفت : من افتخار می کنم ، یک رشتی هستم.

- - -

سروده جدید دکتر حجت بقایی؛ در پایگاه خبری آوای رودکوف امروز منتشر شد .

من قاسم سلیمانی اهل رشتم

- - -

من قاسم سلیمانی ام

اهل ایرانم

زادگاهم کرمان

زیارتگاهم خراسان

مرزبان سیستان و کردستانم

عاشق جوانان ایرانم

همرزم دلاوران گیلانم

من اهل رشتم

روز رشت است و یادی از یک رشتی

که جهان را متحیر کرد .

- - -

حجت بقایی ( روز رشت ۱۴۰۳ )



:: برچسب‌ها: حجت بقایی , شعر نو , قاسم سلیمانی , من اهل رشتم , روز رشت , شاعر ایرانی , ,
:: بازدید از این مطلب : 79
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : شاگرد استاد
ت : شنبه 14 دی 1403
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی